ماهی در اساطیر چین
ماهی یکی از گرانمایهترین مفاهیم، اسطوره شناسی چینی است. کلمهی چینی (Yu) به معنای ماهی از مشتقات کلماتی مثل وفور و فراوانی است. (Eberhard, 1983: 106)این تشابه و هم ریشه بودن چندان عجیب نیست.
چه اینکه بر طبق حدس تاریخشناسانی مثل کریس هارمن و بسیاری دیگر انسانها در ابتدای یکجانشین شدنشان (چیزی بین 5 تا 15 هزار سال پیش) در کنار رودخانهها ساکن شده بودند و یکی از منابع اصلی خورد و خوراکشان آبزیان و ماهیها بوده است.
منظور از اسطورههای چینی، در واقع اسطورههای قسمتهای جغرافیایی است که به صورت تاریخی در جغرافیای چین باستان قرار میگرفتهاند. این جغرافیا در طول تاریخ بارها تغییر پیدا کرده است. پس این اسطورهها لزوما در زبان چینی نبودهاند بلکه مربوط به شرق و جنوب شرقی آسیا است. جغرافیایی که امروز درون خود تایوان، مالزی، ماکائو، هنگکنگ، قسمتهایی از اندونزی و بخشهای دیگری را جای داده است. منطقهای که در زمان باستان -هان- یا -یان- خوانده میشده است.
ماهی و اژدها
در اسطورههای چینی معمولا اژدها سر دستهی ماهیها تلقی میشود. بسیاری از ماهیها از نژاد اژدها خوانده میشوند. ماهیهایی مثل کارپ (کول کپور)، کوی، آرووانا و… از همین دست ماهیها هستند.
به عنوان مثال در این فرهنگ باور بر این بود که کارپها میتوانند به اژدها تغییر شکل دهند. بر اساس باورها ماهی کارپی که بتواند از آبشارهای دروازهی اژدهای رودخانهی زرد عبور کند تبدیل به اژدها خواهد شد. این سمبل به نوعی تصویری از چگونگی انتخاب مرزبانان استانهای مختلف چین توسط امپراتور بوده است. دروازهی اژدها در مرز استانهای شانکسی و شئانکسی قرار دارد. جایی که رودخانهی زرد از شکافی عظیم میان کوههای لانگمن فرو میریزد.
در اساطیر گفته میشود این دروازه توسط یوی کبیر، فرمانروای باستانی و اسطورهای چین ساخته شده است، کسی که قدرت کنترل سیلها در دست او بود. در آینده داستان ماهی کوی یا همان کارپ را به تفصیل برایتان خواهیم نوشت.
اگر در خاطرتان مانده باشد در ابتدای متن گفتیم که ماهی به چینی (Yu) گفته میشود. این تشابه اسمی بین این فرمانروای اسطورهای و ماهی قطعا خالی از معنا نیست، آن هم فرمانروایی که سیلها را در مشت دارد و دروازهی اژدها را ساخته است.
ماهیگیری
بر اساس اسطورههای چینی، یکی از قهرمانان این کشور به نام فوکسی، ماهیگیری را ابداع نمود. پهلوانی که در نقوش خود دارای پایین تنهای ماهی مانند است. داستانها میگویند که فوکسی برای اولین بار با دست ماهی گرفت اما بعد از مشاهدهی یک عنکبوت و چگونگی به دام انداختن حشرات توسط آن، فکر ساخت تور به ذهن فوکسی رسید. ساخت سبد و تلهی ماهیگیری نیز به فوکسی نسبت داده میشود. تلههایی که ماهی به راحتی داخل آن میآید ولی خروج از آن به خاطر نوع طراحیاش کار غیر ممکنی است.
پیشتر در چند متن دیگر نیز به این نکته اشاره کردیم که اسطورهها اگرچه واقعی نیستند اما سرشار از حقایقاند. آنها عصارهی تاریخ هستند. اهمیت ماهی در ابتدا برای خوراک و بعد از آن تبدیل شدنش به سمبلِ مفاهیم مختلف مثل خوش شانسی، سعادت، موفقیت، پشتکار و… تنها با یک نگاه تاریخی قابل بازشناسی است.
اینکه فوکسی وجود خارجی داشته است یا نه چندان مهم نیست. مهم آن بخشی از تاریخ و واقعیتها است که فوکسی و اسطورههای دیگر برای ما بازگو میکنند.